ﻧـﮕﺎﻫﻲ ﻣﻴـﻜﻨﻲ ﻣﺎ رو
ﻣﮕﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ
ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ دﻳﺪی و
رﺳﻮاﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ
ﻳﺎ ﻣﺎ ﻣﺠـﻨﻮﻧـﻴﻢ و ﺧـﻮﻧﻪ ﺧـﺮاﺑﻲ ﻋﺎﻟـﻤﻲ داره
ﻳﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﻮﻧﺪه و دﺳﺖ از ﺳﺮ ﻣﺎ ﺑﺮ ﻧﻤﻲداره
ﺧﺪاﻳﻴﺶ ﻓﺮﻗﻲ ﻫﻢ اﻧﮕﺎر ﻧﺪاره
ﻳﺎ اﮔﻪ داره دل رﺳﻮای ﻣﺎ ﺑﻨﺪ ﻛﺮده و ﺑﺎزم ﮔﺮﻓﺘﺎره
اﻟﻬﻲ دل ﺧﻮﺷﻲ ﺑﺎﺷﻪ ﭘﻨﺎﻫﺖ
ﮔﻼی رازﻗﻲ ﺗﻦ ﭘﻮش راﻫﺖ
اﻟﻬﻲ ﺧﻮش ﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﻗﻨﺎری
ﺑﺨﻮﻧﻪ ﺗﺎ ﺧﺮوس ﺧﻮن ﭼﺸﻢ ﺑﻪ راﻫﺖ
ﺻﻔﺎی دﻳﺪﻧﺖ ای ﻗﺼﻪ ﻧﻮر
ﻣـﻨﻮ ﺑﺎ ﺧﻮد ﺑﺒﺮ ﺗﺎ آﺧﺮ دور
ﮔﻼی ﭘﻴﺮﻫﻨﺖ، ﻳﺎس و اﻗﺎﻗﻲ
ﺑـﻤﻮﻧﻢ ﻣﻨﺘـﻈﺮ، ﺗـﺎ ﻗﺼﻪ ﺑﺎﻗﻲ
افزایش بازدید وبلاگ شما
کاملا رایگان
لینک مطالب وبلاگ خود را کاملا رایگان در وبسایت ما قرار دهید
لینک را به صفحه اصلی وبلاگ ندهید
افزایش بازدید = افزایش رتبه در گوگل
www.manmigam.com
نظم جمله ها خراب شده کمیسر
ولی میدونم کدوم ترانست :دی
نگاهی می کنی، ما رو
مگه عاشق ندیدی، تو
یا شاید دیدی و
رسواترین عاشق ندیدی، تو
یا ما مجنونیمو، خونه خرابی عالمی داره
یا عشقت مونده و دست از سر ما بر نمی داره
خداییش فرقی هم انگار نداره
یا اگه داره دل رسوای ما بند کرده و بازم گرفتاره
قاب شیشه ای سیاوش قمیشی
خیلی دوست دارم این شعر رو
مـــــــــــــــسی :دی
پسری یادختری؟
روش نوین کسب درآمد:
http://LeadAdvertisers1.Blogfa.Com
وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد،روز وصلش میرسد، ایام هجران میرود
شبی که ماه مراد از افق شود طالع/ بودکه قرعه ی دولت به نام ما افتد....سلام دوست من وبلاگ شعر انتظار در استانه ی نیمه ی شعبان منتظر حضور و نظرات شماست
نمیدونم چرا برا من بهم ریختست
با اینکه گوش نمیدی اهنگ ولی خیلی خوش سلیقه ای ها
آخه اهنگ معرکه ای هست
خدایا عاشق ترینم
در این ظلمت دشت بی کس ترینم
تو دست مهربانت را بیاور که جزء دست تو دستی را نگیرم
ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ سلام عزیزم ..
...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ
.......................ღ♥ღ
...........ღ♥ღ...ღ♥ღ
...........ღ♥ღ
...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ ......ღ♥ღ
...........ღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥........ღ♥ღ
....................................................ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..............................@@................ღ♥ღ
..............................@@...............ღ♥ღ
................................................ღ♥بدو بیا...
وقتی دستانم از اعتماد تهی است
چه فرقی می کند
که بگویم
اینجا زمستان است یا بهار .
اینجا سرد است
از تکرار ِ نبودن اعتماد .
وقتی گوشهایم ایمان نمی اورند به کلام
بیهوده ، برایم واژه های دلفریب میچینی
من از گور بی اعتمادی برخاسته ام
دشتهای اعتماد در سیلاب دروغ و خیانت
مرده اند .
وقتی نگاهم لبریز ِ وحشت می شود
از نگاهت ، می دزدمشان ...
نگاهم که می کنی ،
فرهنگ لغات میشود یک کلمه "عبث " .
اینجا تداوم خالی بودن از اعتماد است .
سرد است .
باور کن،
بر هیچ از واژه ها جمله می بافی .
چرخهای اعتماد
دیر زمانیست که دیگر نمی چرخند .
سلام وب قشنگی داری خوشحال میشم به تنهایی من سر بزنی
سلام دوست من
وبلاگ زیبایی دارید مثل همه خوبیهای زندگی بخصوص وقتی از هدف از خلقت عکسی در ابتدای وبلاگت اسفاده کرده ای . میخواهم سوالی طرح کنم و منتظرم تا پاسخش را از تو بشنوم آیا هدف و چرایی خلقت را میدانی و میتوانی آنرا در لابلای زندگی خاکی جستجو کرده دریابی و آنرا به دیگران بنمایانی؟