همه چیز مثل ، زندگی

خواب مرگم باد اگر دور ازتو خوابم آرزوست *** خون خورم بی چشم مستت گرشرابم آرزوست

همه چیز مثل ، زندگی

خواب مرگم باد اگر دور ازتو خوابم آرزوست *** خون خورم بی چشم مستت گرشرابم آرزوست

میروم


می روم تا به همه فرصت ابراز دهم
که حضورم شکند قلب پر از دلخوری جمعی را
می روم تا به سکوت
فرصت گفتن بدهم
حرف خود را زده ام
دوست دارم که سکوت
حرف خود را بزند
دوست دارم که سکوت
بشکند مهر سکوت
به سکوت فرصت گفتن دادم
سخنی تازه نداشت
می روم تا به نبود
تا به غیبت
فرصتی تازه دهم
تا که حاضرشود این غیبت سرد
تا چشد طعم حضور
تا ببیند که حضور
چه صفایی دارد
گرچه این رفتن من
به سکوت ، به نبود
خبری خوش باشد
این مهم است که با رفتن من
خاطره ها می جوشند
خاطره تابه ابد اینجا هست
تو بگو غیبت خاموش کجاست
خاطره از دل من حرف زند
اما کو
سخنی از دل بی جان سکوت
خیالم راحت
بعد رفتن
جای این من
خاطره تابه ابد هست و سخن می گوید...

نظرات 4 + ارسال نظر
ارثی زاد چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ب.ظ

ممنون عزیز منم لینکت کردم

مهزاد چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:01 ب.ظ http://mahzaad.blogfa.com

سلام
کجا می ری تنهایی ؟؟؟؟
خدا پشت و پناهت زود برگرد
فکر کنم در آپ کرد وبلاگ رکود دار شی! نظرت چیه ؟؟؟

علی اکبر لطفی چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:29 ب.ظ http://www.lotfi61.persianblog.ir

سلام دوست عزیز
خواندم ولذت بردم
شما را به خواندن سه رباعی دعوت می کنم
در پناه حق

لیلی چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ب.ظ

اخه چرا خودتو اینجوری معرفی کردی همینه دیگه میگن دخترا ضعیفن و.......... بماند وبلاگت قشنگ بود ولی افسردم کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد