خسته ام زمردمی که نامشان عروسکی است
مردمی که لحن هر کلامشان عروسکی است
کوک میشود زمان نان ، خواب ، عشقشان
کفتر نشسته روی بامشان عروسکی است
من به نام آینه قسم نمیخورم ، ولی
چهره های روشن نقابشان عروسکی است
مردمی که اختراع دستشان عروسک است
زندگی ، کوشش و سلامشان عروسکی است